بسمه تعالی
مسئولین ما هم ولایتی هستند ها ...خودمانیم
...چقدر همه چیز شبیه موضوع گیری وزارت علو م برای کوتاه کردن ترم است!!!
خطبه معروف تاریخی بعد از حوادث کوی دانشگاه 78
اشتباه دوم آنها اشتباه در محاسبهى دانشجویان ما بود. گفت: خود گویم و خود خندم! خودشان گفتند، خودشان هم کیف کردند که دانشجویان با نظام مخالفند و اسلام را قبول ندارند! کدام دانشجویان؟ بله؛ ممکن است چهار نفر از نوکران و مزدوران شما در گوشهاى باشند و پسران یا دختران آنها هم دانشجو باشند البته معلوم هم نیست اینطور باشد؛ اما حالا به فرض چهار نفر هم پیدا شدند ولى تودهى دانشجویان، مؤمن و هوشیار و رشید و آگاهند. دیدید بااینکه احساساتشان جریحهدار شده بود قضیهى کوى دانشگاه، حقیقتاً دانشجویان را عصبانى و ناراحت کرده بود تا دیدند دشمن مىخواهد استفاده کند، اعلانکردند و گفتند ما نیستیم. دانشجویان ما فرزندان ما هستند؛ فرزندان شما که نیستند؛ بچهى همین خانوادهاند. بچهى این خانواده، حتّى اگر بچهى تُخس هم باشد، وقتىکه ببیند دشمن به خانه حمله کرد، مىرود سینه سپر مىکند. حتّى آن تُخسها گاهى بهتر هم سینه سپر مىکنند! بچهى خانواده، خودش را در دفاعِ مقدّس نشان داد. شما ببینید از همین دانشگاه تهران و از دانشگاههاى دیگر تهران و سایر نقاط کشور، چقدر دانشجو به جبهه رفت؛ چقدر دانشجو شهید شد. طبقهى اوّلى که سپاه پاسداران را تشکیل دادند، اغلب همین دانشجویان بودند. طبقهى اوّلى که جهاد سازندگى را تشکیل دادند، همین دانشجویان بودند. الآن کارهاى مهمّ علمى نظام را همین دانشجویان به صورت عملى و تجربى در آزمایشگاههاى دانشگاهها انجام مىدهند. چه فکر کردید در بارهى دانشجویان ما؟!
…..
درس چهارم به دانشجویان است. دانشجویان عزیز! ببینید که دشمن در محاسباتِ خود عنصر دانشجو را وارد مىکند. البته از مدّتى پیش وارد کرده است؛ اما حالا دشمن به صورت عملى مىخواهد با عنصر دانشجو، بازى کند. هوشیارى شما، آگاهى شما، ایمان شما و دقّت نظر شما باید دشمن را ناکام کند. هرچه مىتوانید، در موضع یک انسان آگاه و هوشیار عمل کنید. مملکت متعلّق به شماست. ما که رفتنى هستیم؛ نسل شماست که این مملکت را مىگیرد. پدران و نسل قبل از شما توانستند این کشور را از چنگ غارتگران خارجى و عمدتاً امریکایى خارج کنند. آنها هنوز هم دست و پا مىزنند، پنجه مىکشند و تلاش مىکنند! این شما هستید که باید خودتان را مجهّز کنید و کشورتان را نگهدارید. نگذارید این کشور، این منابع، این قدرت عظیم و این منطقهى حسّاس به دست دشمن بیفتد. خودتان را آماده کنید.
مطلبی در بن باز شماره ۴ زده شد تحت عنوان "دیپلماسی تقدیم " درباره شیخ حسن روحانی
صدای آمریکا چهارشنبه آب از دهان اش آویزان شده بود .از این شیخ نما...
1
دیپلماسی تقدیم
دیپلماتی با موهای جوگندمی ، متولد۲۱ آبان ۱۳۲۷ که البته بسیار جوانتر به نظر میرسد.دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته حقوق عمومی از بریتانیا و دانشنامه دکتری در رشته حقوق اساسی را از دانشگاه کلدونیان گلاسکو. دبیر شورای عالی امنیت ملی به مدت ۱۶ سال (از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴) در دورههای ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی . مشاور رئیس جمهور در امنیت ملی به مدت ۱۳ سال در دوره آقای هاشمی و خاتمی. عضو فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام. کاندیدای ریاست جمهوری نهم با شعار "دولت امید و تدبیر". این نوشتار جهت مروری بر کارنامه عملکرد حسن روحانی در مذاکرات هستهای است. توضیح اینکه تغییر رویکرد فعلی هستهای از جمله موارد مورد توجه ایشان در شعارهای انتخاباتی بوده است.
درباره تاریخچه برنامههای هستهای ایران پیش از انقلاب، بحثهای زیادی رفته است که همه حکایت از برنامهریزی تولید برق هستهای در حد بالایی توسط نیروگاههای مختلف هسته ای در بوشهر و دارخوین دارند. لکن از آنجا که به نظر سرمداران مستکبر عالم با تغییر حکومتها نیازهای انرژی ملت آنها تغییر میکند! در دوران اصلاحات علیرغم آن که جریان کلی کشور تقابل چندانی با غرب از خود نشان نمیداد با بازیگری گروهی از مجاهدین خلق و انتشار مقالهای با نام "نیروگاههای اتمی خیانت آشکار به خلق ما" جرقه آغاز اتهامهای هستهای علیه ایران شروع شد. دولت اصلاحات نیز در جریان مذاکرات انجام شده با غرب به پذیرش چند توافقنامه امضا کرد که حاصل همه آنها چیزی جز تعلیق فعالیتهای مرتبط با غنی سازی اورانیوم در ایران نبود:
توافقنامه سعدآباد در ۲۹ مهر ۱۳۸۲ برابر با ۲۱ اکتبر ۲۰۰۳ به امضا رسید و به موجب آن از تأسیسات اتمی ایران بازرسیهای گستردهای به عمل آمد و فعالیتهای مرتبط با غنیسازی اورانیوم نیز در ایران متوقف شد.
ماجرای قرارداد سعدآباد از کاخ سعدآباد تهران آغاز شد. وزرای خارجه سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان، به همراه خاویر سولانا دبیر سیاست خارجی اتحادیه اروپا خود را به فرودگاه مهرآباد رساندند تا از آنجا و در میان تدابیر امنیتی، برای انجام مذاکرات هسته ای با "حسن روحانی" و دیدار با "سید محمد خاتمی"، به کاخ سعدآباد روند. تدابیر امنیتی به آن جهت اتخاذ شده بود که گروهی از دانشجویان بسیجی دانشگاههای تهران در اطراف این کاخ جمع شده بودند و با محاصره این کاخ، علیه "زورگویی" غربیها در قبال حق به رسمیت شناخته شده کشورمان شعار میدادند. با این حال این اعتراضها سبب نشد تا تیم دیپلماتیک جمهوری اسلامی که مرکب از مدیران وقت وزارت خارجه و دبیرخانه وقت شورای عالی امنیت ملی بود، در برابر خواسته"تروئیکا" مقاومتی از خود نشان دهند. و این چنین شد که ماحصل مذاکرات سعدآباد صدور موافقتنامه مشترک میان سه کشور اروپایی و ایران با محتوای کم سابقهای باشد.توافقنامهای که حسن روحانی در هنگام قرائتش در حضور خبرنگاران مجبور شد بارها توقف کند تا صدای شعارهای اعتراضی انبوه دانشجویان از خارج از محوطه کاخ، مزاحم اطلاع رسانی وی نشود.
جک استراو، وزیر امور خارجه انگلیس بعدها در کتاب خاطرات خود با اشاره به این موضوع، از حضور خود در کاخ سعد آباد تهران و امضای آن توافقنامه که تمام فعالیت های هسته ای را به تعلیق درآورد به عنوان یک روز "استثنایی" یاد میکند که در فضای آرام کاخ دستاوردهای خوبی را برای کشورش به دست آورده است. سفیر سابق ایران در ایتالیا نیز میگوید :یادم هست که در گفتوگوهای سعدآباد، استراو وزیر خارجه انگلیس در زمان استراحت پس از مذاکرات، جلوی وزیر خارجه وقت ایران مثل یک فاتح در برابر کسی که الآن تسلیم شده، عمل کرد و پای خود را روی میز دراز نمود.
در این میان شاید مهمترین بخش موافقتنامه مربوط به این قسمت بود: "به منظور اعتماد بیشتر، ایران به طور داوطلبانه تصمیم گرفته است که برنامه تعلیق خود را ادامه و توسعه داده تا شامل تمام فعالیت های مربوط به غنی سازی و بازفرآوری و کلیه آزمایشها یا تولید در هر تاسیسات تبدیل اورانیوم شود، آژانس از این تعلیق مطلع خواهد شد و از آن دعوت خواهد شد که بر آن نظارت و آن را تایید کند." در ادامه این توافق عجیب با وزرای خارجه تروئیکا آمده بود: "تعلیق به موقع انجام خواهد شد به شکلی که آژانس بتواند قبل از اجلاس نوامبر شورای حکام اجرای آن را تایید نماید. تعلیق زمانی که مذاکرات برای یک توافق مورد قبول دو طرف در خصوص ترتیبات درازمدت پیش می رود ادامه خواهد یافت."
ماجرا اما به اینجا هم ختم نشد. بعدها سفیر آلمان در تهران پرده از هدف نهایی کشورهای مذکور از توافقنامه سعدآباد برمیدارد و در یک برنامه تلویزیونی و در پاسخ به سوال مجری صداوسیما صراحتا به مردم ایران اعلام میکند: «من نمیخواهم شمار را فریب بدهم! ما خواستار تعلیق همیشگی فعالیتهای هستهای ایران هستیم!» این رفتار تیم مذاکره کننده در مساله هستهای البته شاید ترجمان دیپلماتیکی بود از آنچه چندماه قبل از آن برخی افراطیون عضو مجلس ششم در قالب نامه سرگشاده از رهبر انقلاب خواسته بودند.
البته این پایان ماجرا نبود چندی بعد اروپائیان چند قدمی پیش آمدند و اعلام کردند که بیانیه سعدآباد و تعلیق در نطنز تمامی خواسته های ما را تأمین نمی کند و نیاز به اقدامات بیشتری هست لذا در نهایت ایران در فوریه 2004 طی توافقنامه بروکسل ساخت قطعات و مونتاژ ماشینهای سانتریفیوژ را هم به تعلیق درآورد، اصلاح طلبان البته از اینکه اروپاییه ا تعهد کرده بودند که پرونده هسته ای ایران از دستور کار اجلاس ژوئن2004 (خرداد83) خارج می شود، شادمان بودند. البته همانطور که انتظار می رفت غربی ها به این تعهد ساده خود هم عمل نکردند.
توافقنامه بروکسل در ۴ اسفند ماه ۱۳۸۲ برابر با ۲۳ فوریه ۲۰۰۴ به امضا رسید و ایران متعهد شد ساخت و آزمایش سانتریفیوژهای مورد نیاز برای غنیسازی را متوقف کند و اقدام به ساخت قطعات یدکی سانتریفیوژهای موجود در آن زمان را نیز تعلیق کند.
و بالاخره توافقنامه پاریس این توافقنامه در ۱۴ نوامبر ۲۰۰۴ برابر با ۱۷ بهمن ۱۳۸۲ در پاریس بین ایران و سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان به امضا رسید و به موجب آن ایران به عنوان اقدامی داوطلبانه در جهت اعتمادسازی -و نه به عنوان یک تعهد قانونی - پذیرفت که کلیه فعالیتهای مربوط به غنیسازی و بازفرآوری مانند ساخت، تولید، نصب، آزمایش، سرهمبندی و راهاندازی سانتریفیوژهای گازی، و فعالیتهای مربوط به جداسازی پلوتونیم را متوقف کند و در عوض اتحادیه اروپا سعی در پذیرش ایران در سازمان تجارت جهانی نماید.
عملکرد روحانی و تیم مذاکره کننده هسته ای کشور در زمان اصلاحات به گونه ای بود که تونی بلر وزیر وقت خارجه انگلستان در سخن تامل برانگیزی اعلام کرده بود: «میوه اشغال عراق را از دستان "حسن روحانی" - دبیر وقت شورای امنیت ملی ایران» دریافت کرده است.
روند عقب نشینی مسئولان هستهای وقت، از حقوق مردم ایران و حریصتر شدن غرب برای تصاحب این حقوق البته آنزمان با واکنش صریح رهبر معظم انقلاب روبرو شد.
حضرت آیت الله خامنهای دی ماه سال ۱۳۸۶ در دیدار دانشجویان استان یزد با اشاره به فرایند عقبنشینی در برابر خواستههای هستهای دشمن در «چند سال قبل» فرمودند: البته این فرایند به ملت ایران و افکار عمومی جهان نشان داد که وعدههای غرب توخالی است چرا که تعلیق موقت و داوطلبانه ایران، با سوءاستفاده دشمنان در حال تبدیل شدن به حذف فعالیتهای هستهای در کشور بود که بنده همان موقع تأکید کردم اگر روند مطالبه پی در پی طرفهای هستهای ادامه یابد وارد میدان میشوم که این کار انجام و روند توقف فعالیتهای هستهای به روند پیشرفت هستهای تبدیل شد.
البته این سیاست اعتمادسازی تیم مذاکره تنها به همینجا ختم نمی شد و انواع دیگری نیز داشت چنانکه دیگر اعضای تیم همانند سیروس ناصری و موسویان بعدها اتهامات جدیتری را به قامت خود دیدند که در اینجا مجال پرداختن به آن نیست. علامت سوال بزرگی که آقای روحانی و همفکرانش باید به آن پاسخ دهند این است که آیا این اعتمادسازی واقعا بوی تاکتیک میدهد یا نشانهای از تمایل به سمت منافع دشمن است ؟ آیا جز این است که ایشان عزت را در روابط بسیار صمیمانه و خارج از عرف دیپلماتیک با سران استکبار و رقص با سازی به نام اعتمادسازی می جویند؟
"
2
به نقل از صدای آمریکا 4 شنبه
حسن روحانی، دبیر پیشین
شورای امنیت ملی ایران که نامش به عنوان یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری
ایران است، می گوید فردا پنج شنبه طی مراسمی نامزدی خود را برای این انتخابات رسما
اعلام می کند.
در گفت و گویی با خبرگزاری ایلنا گرفتاری های اقتصادی مردم و گرانی در جامعه را از
عوامل عدم اشتیاق و هیجان مردم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری خواند. وی طی این
گفت و گو افزود که با آنچه حوداث سال ۸۸
خواند، به نحوی مناسبتری می شد برخورد کرد.
آقای روحانی ادامه رابطه خصمانه با آمریکا را ادامه مسیری نادرست قلمداد کرد و
تأخیر برخی نامزدها را در اعلام قطعی نامزدی برای انتخابات ریاست جمهوری، از عوامل
دیگر آماده نبودن فضای کشور برای این انتخابات در حالی که تنها حدود ۶ هفته به برگزاری آن باقی
است، عنوان کرد.
روحانی که عضو مجلس خبرگان رهبری و نایب رییس پیشین مجلس شورای اسلامی است، در
بخشی دیگر از این مصاحبه در اشاره به عدم مخالفت صریح آیت الله خامنه ای با امکان
مذاکراه با ایالات متحده، گفت که در شرایط مناسب و با حفظ منافع ملی، رابطه
قهرآلود میان ایران و آمریکا باید تغییر کند.
روحانی این موضع آقای خامنه ای را کوشش وی برای «گرفتن بهانه از دست آمریکا» خواند
و گفت که در شرایط کنونی، «آمریکا بهانه فشار وارد کردن به ایران را دارد و می
تواند کشورهای دیگر جهان را هم به این کار تشویق کند.»
نماینده رهبری در شورای عالی دفاع همچنین در پاسخ به این سوال که خطر حمله نظامی
در سال ۸۲
تا چه حد جدی بود و این خطر امروز در چه سطحی قرار دارد؟ گفت: «در سال ۸۲، خطر حمله نظامی کاملا جدی
بود. البته در آن زمان این مسئله را با تحلیل و اطلاعات نظامی و سیاسی که داشتیم
عنوان میکردیم ولی امروز به قطعیت (۱۰۰
درصد) برنامه ریزی آمریکا در آن زمان برای حمله به ایران پی بردهایم.»
حسن روحانی که قبلا مذاکره کننده ارشد هسته ای ایران و غرب هم بوده، در گفت و گوی
خود با ایلنا مدعی شده که مستنداتی مبنی بر تمایل و آمادگی آمریکا برای حمله به
ایران در سال ۱۳۸۲
وجود داشته است. وی افزوده است که امروز احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران قوی
نیست. آقای روحانی اما این احتمال را منتفی ندانسته و افزوده که احتمال ضعیف را هم
باید جدی گرفت.
حسن روحانی اعضای اصلی ستاد انتخاباتی خود را هم معرفی کرده است. ریاست این ستاد
به عهده محمدرضا نعمت زاده است که در دوران ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی وزیر
صنایع و معادن بوده است. قائم مقام ستاد انتخاباتی حسن روحانی، اکبر ترکان، وزیر
پیشین دفاع، وزیر پیشین راه و ترابری و معاون سابق وزارت نفت بوده است.
مسئولیت روابط عمومی ستاد انتخاباتی آقای روحانی نیز به عهده بابک دربیگی است که
مدیر مسئول سابق سایت خبری آفتاب است. سخنگوی این ستاد محمد باقر نوبخت، دبیر کل
حزب موسوم به «اعتدال و توسعه» است.
بسمه تعالی
سلام
ما حتی اونهایی نیستیم که اون موقع گفتی در ارحام مادرانشان هستند و سرباز تو و به دنیا آمدند و در راهت به خون غلتیدند
ما حتی آن بچه هایی نیستیم که در عکسها بغل مادرانشان ساعتها منتظر آمادنت
بوده اند
....
ما را به امید دیدنت به دنیا آوردند به امید سرباز تو بودن ...اما همه چیز
خیلی زود به ظاهر تمام شد
ما را خردادماه 68 با خون دل شیر دادند و ما به حرم تو رسیدیم
...
ما همان هاییم که بچگی مان در حیاط حرمت سپری شد ...سرسره بازی روی سنگ های مرمر شیب دار جایی که بوی تو بود اما خودت نه
ما همان هاییم که بچه تر که بودیم اولین سوالمان از هرکسی که خوشمان می آمد این بود که چند بار شما را دیده بود
ما همان هاییم که در جوانی مان گریه مان می گرفت وقتی استادی از سالهای 65 در آمریکا تعریف می کرد چون می دانستیم چقدر برایت خبر شهادت همت و روزهای خیبر سخت بود
ما همان هاییم که با خاطراتت زندگی می کنیم ...سوره فتح برای ما یعنی فتح الفتوح تو ...یعنی فتح المبین سربازان تو
مائده یعنی ولایت تو ... توبه یعنی برائت از دشمنان تو
ما همان هاییم که وقتی کسی می گفت کربلای 5 اشکمان می ریخت امام ...بخاطر لبخند تو ...فقط بخاطر لبخند تو بعد از آن پیروزی بزرگ
ما همان هاییم که گاهی روزی ضریح ساده حرمت تعجب می کنیم از این همه حرفی که با تو داریم
همانهایی که دلمان می خواهد پدرهایمان از تو بگویند و ما هم با آنها از دلتنگی ات بگرییم
... اینقدر بزرگ شده ایم که حسودی مان می شود به کسی که پدرش عکس تو را برای عروسی به خانه اش هدیه می دهد
...حالا اینقدر بزرگ شده ایم که تولدت را تبریک بگوییم ...اینقدر بزرگ شده ایم
که آخر هر کلاس قرآنمان دعا کنیم "هر خیری در هرجای این عالم هست به روح تو عاید و وصال شود"
امام ما دعا کن برای ما ... علی اکبر شدن برای ما هم آرزوست ..مستجاب الدعوه اگر نبودی از تو نمی خواستیم ...
تولدتان مبارک
حالا که ایده اقتصاد مقاومتی از اینجا سرچشمه گرفت ...بزنید این بنیان را کلا خراب کنید ....
بد هم نیست ...بالاخره ملت باید دست های خیلی غافل ببو یا خائن را ببینند.
بخشی از اعتراض نامه ::
رشتههای علوم انسانی، از جمله مدیریت و اقتصاد، در توسعه و بهبود کشور نقشی حیاتی دارند و مدیریت ِ علمی و بومی از ضرورتهای دستیابی به توسعهای پایدار است. اساتید و دانشجویان این دانشکده همواره تلاش داشتهاند که با نگاهی بومی به واقعیت بنگاهّهای ایرانی در کنار استفاده از بهترین و بهروزترین منابع علمی دنیا، استاندارد کیفیت دورههای مدیریت و اقتصاد در کشور را بهبود دهند. اثر این نگاه کیفی به آموزش مدیریت و اقتصاد بر تلاش سایر دانشگاه های کشور برای بهبود وضعیت علمی خود مشهود است. تعداد زیادی از فارغ التحصیلان این دانشکده که در دوره ی دکترای سایر دانشگاه های کشور مانند دانشگاه تهران و دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه تربیت مدرس پذیرفته شده اند، از سویی نشان دهنده ی پذیرفته شدن کیفیت بالای فارغ التحصیلان این دانشکده در میان سایر دانشگاههاست و از سوی دیگر این دانشجویان سطح انتظار از دوره های آموزش مدیریت و اقتصاد را افزایش داده اند و به بالا رفتن کیفیت عمومی این دوره ها در سطح کشور کمک کرده اند.
از طرفی اثر گذاری فارغالتحصیلان دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف بر پیشرفت کشور بر هیچ کس پوشیده نیست. شاهد بر این موضوع، حضور دانشآموختگان دانشکده در بزرگترین شرکتها و صنایع کشور از جمله وزرات صنایع و معادن (سازمان گسترش و ایمیدرو)، وزارت نیرو (مجموعه شرکتهای مپنا)، وزارت نفت و گاز و پتروشیمی (بسیاری از پالایشگاهها و سازمانهای پتروشیمی کشور) و دهها و دهها سازمان خصوصی و دولتی کشور است. به گواه مدیران این مجموعهها، فارغالتحصیلان این دانشکده از موثرترین نیروها در رشد و توسعه این سازمان ها بودهاند.