بسم ا...
شاید خیلی از دوستان گمان کنند که دوران تبلیغات و انتخابات باید تمام انرژی را میگذاشتیم و الان رفتن سر کار و زندگی خودمان است. اما برعکس همیشه اینبار بعد از انتخابات بسیار مهمتر از دوران ان است. اتفاقاتی که افتاده و میافتد یک گردنه هولناک استف هرچند که راننده آن بسیار ماهر و از این پیچها را بسیار گذرانده، اما چیزی از خطر این پیچ و گردنه کم نمیکند. اتفاقاتی که این روزها میافتد تنها بر نفرت ما از موسوی افزود و محبوبیت خاتمی نسبت به او! و البته خجالت از اینکه چرا بیشتر برای شناساندن موسوی به مردم تلاش نکردیم و خدای نکرده در این مصیبتهایی که برای جمهوری اسلامی پیش امده ما هم شریک باشیم. از طرفی موسوی و ناموسش(!) این روزها به آتشی که پرافروخته شده، به خاطر پیری و خرفتی خود میدمند و با رسانههای دشمن مثل بی بی سی و رادیو فردا مصاحبه میکنند، و آنها هم تمام وقتشان را صرف اینها میکنند، از طرفی هاشمی را میبینیم که قم رفته و در حال رایزنی است و هر روز بیشتر قدرت خود را به رخ رهبری می کشد! آیا در گیر و دار این اتفاقات دو بانک یکی دولتی (سپه) و دیگری خصوصی و از دوستان هاشمی (پارسیان) باشند و فقط بانک دولتی آسیب ببیند عادی است؟ به خاطر آشوبها و گسترش نیافتنش بسیاری از رسانهها یا فیلتر شده و یا از طرف مشکلداران با مشکل روبرو شدهاند، هرچند رئیس جمهور، با تدبیر و سیاست خود فرصت خدمت را از دست نداده ولی قدرت و هزینه زیادی را از بدنه اجرایی کشور گرفته. شهرداری تهران که در توزیع سی دی نود سیاسی که آتش بیار این معرکه بود، این بار هم با اهمال در تمیز کردن و عادی جلوه دادن شهر کوتاهی می کند و قالیباف سعی میکند هرچند با حتیاط هم شده به هاشمی ادای دین بکند. موسوی و دار و دستهاش حتی سعی کردهاند برای موجه جلوه دادن خود یک اعتراض کلی کرده، و از ان جهت که بر خلاف درخواست قانون کلی میباشد و احتمالا نتیجه خاصی دربرنخواد داشت، ضمن قانونمند جلوه دادن خود، به اشوبها دامن خواهند زد. با همه این موضوعات در طرف دیگر میدان خبرهایی نیز به گوش میرسد. اولین پیروزی سیاسی احمدی نژاد بعد از انتخابات: اوباما دنیس راس صهیونیست را از شغل نمایندگی آمریکا در مذاکره با ایران معزول کرد. توی خبر میگه دلیل این عزل پافشاری احمدی نژاد در تعویض این نماینده بوده. سایت گام آخر را با شعار زیبایش در لینکها ببینید !دوست دارم در گام آخرم او را ببینم، در خون خود بغلتم و در راهش جان خویش را فدا کنم
آنچه مشخص است این اشوبهای مضحک هم به زودی پایان خواهد یافت و نهایت تصوری که برای آن میرود قائله۱۸ تیر است که با اشاره رهبری کاملا پاک خواهد شد. امیدوارم این اتفاقاتها هم مانند بسیاری دیگر همانند مثالی که بارها زدهام، سیستم واکسیناسیونی را برای انقلاب داشته باشد که با ورود ویروس های ضعیف شده، بیماری دیگری را از بدن بیرون بکند و جریان خون نظام را تندتر بکند. البته این پیش بینی بدماجراست و امیدواریم به اینجا نکشد، هرچند که اگر بکشد، همانطور که انقلاب وابسته به افراد نیست و انقلاب افراد نیست، خیلیها را این سیل با خود به ناکجا آباد خواهد برد… . پینوشت کلام اینکه در این میان بیش از همه سختی و ناراحتیها بر دوش نائب امام زمان ماست که ما را هم غمگین کرده، هرچند که اگر دیگری غیر از احمدینژاد یاور رهبر بود غصه ما دو برابر بود. و نیز جالب اینجاست که این اتفاقات را رهبری هنگام رای دادن پیش بینی کرده بودند!